ایرانخودرو و سایپا معمولاً از سوی منتقدان مورد ملامت قرار میگیرند؛ چون نه تولیدشان بهاندازه است و نه کیفیت مطلوبی عرضه میکنند.
فرارو نوشت: منتقدان بیرحم میگویند تولیدات خودروسازان داخلی تنها به این دلیل روی دستشان باد نمیکند که جلوی واردات خودرو با تکنولوژی روز دنیا را گرفتهاند و خودروهای اقتصادی را هم با توسل بهنظام تعرفهای از بین گزینهها دور کردهاند. همه اینها در نهایت باعث میشود مردم برای خرید ۲۰۷ با داشبورد ۲۰۶، صف بکشند و تحویل دنا و تارا با قرعهکشی انجام بگیرد یا شاهین را باوجود موتور قدیمی بخرند. آنهایی که اعتقاد دارند انتقاد باید با عدل و انصاف همراه باشد، یک سری پیشنهاد برای جبران عقبافتادگی صنعت خودروسازی ایران ارائه میدهند.
خودرو ایرانی مشکل برق دارد
مشکل برقی محصولات ایرانخودرو، در غیاب آمار و گزارشهای رسمی به شکل چشمی در خیابان و اتوبان قابلمشاهده است. حتی محصولات جدید صفرکیلومتر که هنوز پلاستیک صندلیهایشان جدا نشده، با مشکل سوختن چراغ عقب، چراغ سوم ترمز، نوربالا و پایین و… روبرو هستند.
نشستن پای درد دل خریداران نشان میدهد از مشکلات برقی بزرگ و کوچک گلایه دارند. گاهی کار از ایرادات ظاهری و جعبهفیوز فراتر میرود و خریداران را با باتری، دینام، سیمکشی خودرو و… به دردسر میاندازد. یکی از نگرانیهای درباره تجهیز شاهین به موتور TU5 سرایت همین مشکلات برقی است. هرچند خود سایپا هم آنقدرها در رفع ایرادات برقی ماشینهایش کارنامه درخشانی ندارد.
تاخیر گیربکس اتوماتیک و خرابی گیربکس دستی
گیربکساتوماتیک، تکنولوژی تقریباً پیچیدهای است. ایرانخودرو و سایپا به کمک قطعهسازان داخلی موفق شدهاند از این مرحله عبور کنند و هرطورشده محصولات خود را به گیربکساتوماتیک مجهز کنند. منتها ایرادات گیربکس اتومات در محصولات ایرانخودرو و سایپا کمی بیش از اندازه است.
تأخیر زیاد در تعویض دنده، خریداران نمونههای اتومات شاهین، پژو ۲۰۷، تارا و حتی دنا را آزار میدهد. صاحبان این خودروها میگویند تعویض دنده با دیلی صورت میپذیرد. مشکلات گیربکس در نمونههای دستی هم وجود است. به عنوان مثال یکی از اولین ایرادات مشتریان تارا به سخت جا رفتن دنده مربوط میشود.
مشکل گیربکس در اتومبیلهای ساخت ایران، در قالب تولید صدای آزاردهنده سابقه طولانی دارد و حتی سالها قبل درباره آن به شوخی میگفتند تنها راه عادتکردن به آن، بلندکردن صدای پخش ماشین است.
استفاده زیاد از پلاستیک بیکیفیت
داشبورد خودرو ایرانی مملو از پلاستیک است. با اینکه در سایر نقاط دنیا هم اگر پای خودرو ارزانقیمت وسط باشد، همین اتفاق را شاهد هستیم؛ اما ایرانخودرو و سایپا، پلاستیک خشک و بیکیفیت را به شکل افراطی به کار میبرند و مرتکب بیسلیقگی میشوند.
پلاستیک خشک در ساخت سایر قطعات و تزیینات مورداستفاده قرار میگیرد. ظاهراً خودروسازان ایرانی برنامهای برای تغییر این رویه ندارند تا جایی که نمونههای گرانقیمت دنا از همین مشکل رنج میبرد. پلاستیک خشک به جز زشتی ظاهری، دوام کمی دارد. بهمرور خراب میشود یا سریع به صدا میافتد. به همین دلیل ذوق خرید خودرو جدید را کور میکند.
طراحی بیرحمانه صندلی خودرو
خودروساز ایرانی در زمینه طراحی صندلی هنوز به مرحله بلوغ نرسیده و ترجیح میدهد فعلاً به یک سری آپشن عمومی اکتفا کند. شاید تارا، دنا و شاهین در بعضی نمونهها گرمکن، دکمه برقی و حتی حافظه ثبت تنظیمات داشته باشند؛ اما خودروساز ایرانی از نظر ارگونومی هنوز در ابتدای را به سر میبرد.
صندلی تارا و دنا تقریباً مشابه سمند است و سایپا تنها با کمی تغییرات جزئی صندلی پراید را به تیبا و از آنجا به کوییک و شاهین منتقل کرده. صندلی محصولات خودروسازان ایرانی بیش از اندازه پهن و یغر است و درعینحال از نظر دوام و کیفیت رتبه خوبی نمیآورد. رانندگی طولانی یا تحمل ترافیک سرنشینان جلو را کلافه میکند و نشستن در ردیف صندلی عقب معمولاً حکم شکنجه را دارد. در اغلب مواقع پشتی صندلیها که برای راحتی طراحی شده، خودش اسباب زحمت را فراهم میکند.
بیسلیقگی در نورپردازی داشبورد و پشتآمپر
دنا بهعنوان خودرویی گرانقیمت مثال دقیقی برای بیسلیقگی در نورپردازی است. رنگ سفید در پشت آمپر بهکاررفته و همزمان در آن نور آبی و قرمز را میتوان دید. بخشی از کلیدها به رنگ سبز مجهز هستند، دکمهها بکلایت آبی یخی دارند سیستم پخش با رنگ آبی دیگری تزیین شدهاند.
اگر راننده به مشکلات بینایی نظیر آستیگمات مبتلا باشد، رانندگی با دنا قطعاً برایش سخت خواهد بود، اما بیسلیقگی در نورپردازی رانندگان عادی را هم آزار میدهد، چون از نوعی بینظمی و هرجومرج رنج میبرد. آخر و عاقبت نداشتن طراحی یکپارچه و سفارشدادن قطعه به قطعهسازان مختلف اصولاً نباید نتیجهای بهتر از این داشته باشد.
انتقال صدا به کابین و رانندگی خشک
نشستن پشت فرمان ماشین ایرانی و رانندگی طولانیمدت با آن معمولاً سخت و طاقتفرساست. چون علاوه بر اینکه صندلی راننده استاندارد نیست، کمک فنر و سیستم تعلیق دقیق کار نمیکنند و فرمان هم تا حدودی سفت است. در این مواقع اصطلاح رانندگی خشک استفاده را به کار میبرند که بیشتر توصیفگر احساس درونی راننده است.
انتقال صدای لاستیک به داخل کابین در ماشین ایرانی امر رایجی است و خودروسازان برای ایجاد تنوع بیشتر معمولاً اجازه میدهند به همان نسبت صدای موتور وارد اتاق شود. نبود عایقبندی مناسب از دیگر مقصران انتقال صدا به کابین خودرو ایرانی است.
چرا ایرانخودرو و سایپا نمیتوانند بنز و BMW بسازند؟
خودروسازان داخلی به سختی از محصولات قدیمی و تاریخمصرف گذشتهشان دل میکنند و به همین دلیل از تکنولوژی روز دنیا جا ماندهاند.
محدودیت در استفاده از رینگ و اسپورتکردن
خودروسازان ایرانی، عاریهگرفتن قطعات سایر محصولاتش را حق خود میدانند. به همین دلیل طراحی بدنه اطلس جز در نمای چراغها تفاوت چندانی با کوئیک ندارد یا در دنا و تارا میتوان قطعات بدنه سمند را مشاهده کرد.
خودروساز ایرانی با این اوصاف عملاً خود را از طراحی لوازم جانبی کنار میکشد. قطعهسازان متفرقه هم بهخاطر دسترسینداشتن به نقشه بدنه یا نبود بازار اشتیاقی برای مداخلهکردن در خود نمیبیند. نتیجه کار مشخص را میشود در فقر گسترده لوازم جانبی یا اسپورت کردن خودروها مشاهده کرد.
شاهین با لاستیک پهن دیدهاید؟ یا مثلاً رانندهای که از رینگ غیر فابریک برای شاهین استفاده کند؟ در بقیه خودروها معمولاً آنتن و باله را از محصولات شرکتها امانت میگیرند. تنها چیزی که احتمالاً تنها برای یک خودرو ایرانی طراحی شده، صفحه پنهانکردن چراغ تارا است که آن را برای پوشاندن زشتی به کار میبرند.
استفاده از تکنولوژی قدیمی یا امانتی در خودرو داخلی
ایرانخودرو در ساخت موتور TU5 با محدودیت روبرو است برای همین موتور XU7P را از گور بیرون کشید. این موتور را با دستکاری و تغییراتی روی موتور XU7 که نزدیک سه دهه پیشساخته شده و موتوری با هشت سوپاپ است تولید کردهاند.
موتور XU7P برخلاف TU5 با کمک تکنولوژی قدیمی طراحی شده است. ایرانخودرو پس از اینکه متوجه شد بهخاطر محدودیتها قادر نیست از عهده ساخت TU5 با تعداد لازم بربیاید، میل بادامک، پوسته یاتاقان، میللنگ، سرسیلندر، مجموعه شاتون، رینگ و پیستون، مسیر گازهای خروجی از محفظه لنگ و کلاچ را در XU7 تغییر داد و با ارتقا شمع و تسمه، همچنین منیفولد ورودی هوا و قالپاق سوپاپ، عملکرد موتور قدیمی را به قول خودشان ارتقا دادند.
شاهین سایپا از اول با موتور هشت سوپاپ عرضه شد و با اینکه چندمرتبه وعده استفاده از موتور میتسوبیشی یا همان TU5 ایرانخودرو به گوش رسید، همچنان با همان موتور قدیمی عرضه میشود. گیربکس CVT ذاتاً برای این خودروها ساخته نشده و صرفاً به دلیل سازگاری آن را امانت گرفتهاند.
نبود تست ایمنی اطمینانبخش برای خودرو داخلی
خودروسازان ایرانی به دلیل محدودیتهای ناشی از تحریم، نمیتوانند مانند باقی کشورهای دنیا محصولاتشان را برای دریافت لایسنس آزمایشگاههای بینالمللی معتبر مثل مؤسسه یورو انکپ بفرستند. به دلیل شرکتنداشتن در تستهای بینالمللی هرگز متوجه نمیشوند خودروشان چند ستاره ایمنی میگیرد و در تصادفات مختلف چه عملکردی نشان خواهد داد.
کیسه هوا در خودروهای ایرانی در معرض آزمایش قرار نگرفته و تا الان خیلی کم به موضوع باز شدن کیسه هوا هنگان تصادف پرداخته شده است. چون تست گوزن بهصورت حرفهای انجام نمیشود، نمیفهمیم در شرایط غیرمنتظره پایداری خودرو چقدر خواهد بود و… همه سوار این ماشینها میشویم و با توکل به خدا میگوییم انشاءالله مشکلی پیش نمیآید.
خودرو داخلی نقطه کور زیاد دارد
خودروسازان ایرانی حتماً به محصولی که تولید کردهاند افتخار میکنند، اما احتمالاً قبل از معرفی زیاد با آن رانندگی نمیکنند. ستون A در خودرو به حاشیه جلوی شیشه میگویند. هر چقدر این ستون را نازک یا شفاف بسازند، دید راننده به جلوی خودرو افزایش پیدا میکند و نقطه کور کم میشود.
آینه خودرو یا دوربین باید توانند دید راننده به اطراف را افزایش دهند. در تولیدات خودروسازان ایرانی، اندازه آینه استاندارد نیست. معمولاً جای درستی نصب نمیشود و بهخاطر طراحی نهچندان دقیق بهسختی میتوان موقعیت بدنه خودرو را تشخیص داد تا زمانی که به رانندگی با ماشین عادت کنیم و ابعاد بدنه دستمان بیاید معمولاً برآمدگی سپر، گلگیر و کاپوت را به درودیوار میکوبیم.
سیستم تهویه و کولر کانالکشی غیراستاندارد
کولر ماشین باتوجهبه نوع طراحی دریچه عملکرد متفاوتی دارد. میگویند دریچه کولر گرد نسبت به دریچه مستطیل، قدرت خنککنندگی و پرتاب باد بیشتری دارد. شاید خیلی علمی نباشد؛ اما درباره خودروهای ایرانی نمیشود این بحث را جدی گرفت.
سایپا با کمک همین نظریه، موقع طراحی پراید سراغ دریچه کولر گرد رفت، اما همان موقع تیبا (کوئیک) را با دریچه کولر مستطیل به بازار فرستاد. همین حالا به دریچه بخاری روی ماشین خود نگاه کنید. طراحی ماشین ایرانی به شکلی است که انگار قصد داشتهاند سوراخهای مخصوص روی داشبورد یا تودوزی درها، موفق نشود باد گرم را تا شیشه هدایت کند.
کولر خودرو ایرانی کانالکشی استاندارد ندارد. معمولاً در تابستان نهایتاً دو سرنشین جلو احساس رضایت میکنند و سرنشینان عقب باید صبر پیشه کنند. کانالکشتی سرنشینان عقب در محصولی مثل سمند یا GLX بیشتری تشریفاتی به نظر میرسد.
خودروسازان داخلی پیشرفت نمیکنند که هیچ…
حذف زه روی در پراید، برداشتن قرآن از داخل داشبورد، بازی درآوردن سر پخش خودرو و پر نکردن باک ماشین موقع تحویل به خریدار از جمله چیزهایی است که از قدیم با آن شوخی میکنند. ایرانخودرو و سایپا مشابه همین ناخنخشکی را با شاهین و دنا نسل اول انجام دادند.
شاهین و دنا در نسل اول به سانروف مجهز بودند که در سری بعدی تولیدات این گزینه حذف شد. خودروساز ایرانی معمولاً این کار را برای کاهش هزینه تولید انجام میدهد.